وقتی قافیه های دلتنگی ام با صبوری مادر شهید ردیف می شود

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی بیرجند رسا به نقل از شبستان، دروازه های آسمان گشوده می شود و فرشتگانی بی شمار، هلهله کنان فرود می آیند. چشمان خدیجه (ع)، خیس لبخند می شود و محمد (ص)، شادمان و بی قرار، کودک را در آغوش می کشد. فاطمه(س) متولد می شود؛ دختری که مادرِ پدر است و خیر کثیر. خورشیدی که یازده ستاره دنباله دار را در آسمان امامت، مادری کرد. و چه خوب "فاطمه" بهانه خلفت شد؛ آنجایی که خداوند علی(ع) را بهانه خلقت محمد(ص) قرار داد و وجود نازنین زهرای اطهر(س) را بهانه خلقت پیامبر خاتم(ص). چنانکه ذات اقدس الهی در حدیث قدسی خطاب به پیامبر(ص)فرمودند" ای محمد!اگر فاطمه نبود؛ تو و علی راخلق نمی کردم." و چه زیباتر نام گرفت روز ولادت بزرگ بانوی جهان اسلام به نام مادر؛ و من مادر، بازهم همچون همیشه از توی می خواهم که در روزی که تنها و تنها برای تو است بازهم دوباره با دعای خیرت؛ فرزندی را که هیچ گاه قدردان محبت هایت نبوده است را حمایت کنی. و امسال هم روز مادر که آمد؛ بودند مادران باصلابت زیادی در جای جای این خاک مقدس ایران زمین؛ که منتظر نبودند تا فرزندش این روز را به نگاه آبی و مهربانش تبریک بگوید. فرشتگانی که صبح روز مادر خود به سراغ فرزندشان می رفتند؛ بی‌اختیار چادر را بر سر کشیده و مسیر همیشگی خانه تا گلزار شهدا را با ذکر صلوات و هق هق گریه های تنهایی خود طی می کنند. و این روز بهانه ای شد برای رفتن کارکنان دبیرخانه کانونهای فرهنگی هنری مساجد و خبرگزاری شبستان خراسان جنوبی به دیدار 3 مادری که با دیدنشان قافیه های دلتنگی مان ردیف شد. مقصدمان منزل مادر شهید "علی اکبر قاسمی" از شهدای کانون فرهنگی هنری قمر بنی هاشم مسجد حضرت ابوالفضل(ع) بیرجند است؛ دقایقی با تاخیر وارد می شویم؛ به رسم ادب عذرخواهی می کنیم و پس از آن عرض تبریک روز مادر؛ مادر شهید علی اکبر قاسمی که روزگار برایش رقمی در زانوهایش نگذاشته بود به سختی قدم برمی داشت اما زیبا و شنیدنی سخن می گفت و با دستانی به سمت آسمان آبی تاکید می کرد: همیشه شکر خداوند می کنم. وی با بیان اینکه 6 دختر و 2 پسر دارم، گفت: علی اکبر شب جمعه متولد شد و همان شب جمعه هم شهید شد. وی با اشاره به اینکه علی اکبر در عملیات بیت المقدس سال 61 شهید شد، ادامه داد: شب قبل از شهادت پسرم؛ در خواب دیدم که برادرم که آن زمان 8 ساله بود در عالم رویا 18 ساله و از دنیا رفته بود؛ به من گفت: خواهرم حمله شروع شده نمی خواهی برای آخرین بار پسرت را ببینی؟ در عالم خواب پسرم را که یک کوله بر پشت داشت صدا زدم و بعد از اینکه نزدیکم آمد و با او وداع کردم و گفت: مادر دیگر برنمی گردم! من هم در عالم رویا به او گفتم: به امام حسین (ع)سپردمت پسرم. از خواب پریدم دیدم به قدری در عالم خواب گریه کرده ام که بالشت زیر سر من خیس است. مادر شهید قاسمی که با حرارت خاصی از فرزندش سخن بر لب جاری می کرد با تاکید ادامه داد: "علی اکبر باید شهید می شد" و هنگامی که خبر شهادتش را شنیدم با خود زمزمه می کردم "خوش آرمیدی... در خون تپیدی" وی تصریح کرد: هنگامی که بر بالین فرزند شهیدم رفتم و می خواستم برای آخرین بار با او وداع کنم بعد از باز کردن کفن و دیدن صورتش گفتم: "پسرم شهادتت مبارک... به حجله گاه ابدیت خوش آمدی". وی با اشاره به اینکه آنچه داشتم در طبق اخلاص گذاشتم، به همکاران دبیرخانه کانونهای مساجد و خبرگزاری شبستان نصیحت کرد: "کردار نیک، پندار نیک و گفتار نیک" را سرلوحه زندگی خود قرار دهند. حجت الاسلام رمضان زاهدی، مسئول دبیرخانه کانونهای فرهنگی هنری مساجد خراسان جنوبی نیز در این دیدار با اظهار خرسندی از حضور در منزل مادر شهید قاسمی تاکید کرد: روحیه خوب و زیبای شما مادر شهید؛ ستودنی است. وی از مادر شهید قاسمی خواست برای همه سربلندی اسلام و موفقیت همه جوانان و مسئولان دعای خیر کند. همچنین مسئول دبیرخانه کانونهای مساجد خراسان جنوبی به اتفاق سه تن از کارشناسان دبیرخانه کانونهای فرهگی هنری مساجد و دبیر خبرگزاری شبستان استان در منزل مادر سردار شهید "محمد جواد آخوندی" حضور یافتند. مادر سردار شهید آخوندی که از شهدای کانون فرهنگی هنری باقرالعلوم (ع) بیرجند است، در این دیدار گفت: 5 نفر از پسرانم با شروع جنگ راهی جبهه شدند و محمد جواد در شهریور 63 به درجه رفیع شهادت نائل آمد. وی با بیان خاطراتی از سردار شهید اظهارداشت: در عملیات خیبر دلاوری های زیادی از خود نشان داد وقتی بسیاری از رزمندگان شهید شدند آرپی جی را برداشت تا راه فراری از حلقه محاصره باز کند و نیروهایش را نجات دهد. بسیاری از تانک ها را از یک قسمت محاصره به آتش کشید و راه باز شد و نیروها موفق به فرار از محاصره شدند. سرانجام بر اثر انفجار خمپاره به شدت مجروح شد. او را روی پتویی گذاشتند تا به عقب خط ببرند، اما او گفت که مرا بگذارید و بروید، من کار خودم را می کنم. روح خدایی سردار شهید آخوندی در همان جا به ملکوت پیوست. از شهادت ایشان خبری نبود تا اینکه با همرزمانی که اسیر شده بودند، مکاتبه شد و به زحمت توانستیم بفهمیم که "محمدجواد" به شهادت رسیده و تنها روح ایشان را تشییع کردیم. بالاخره پس از گذشت 12 سال در فروردین ماه سال 1375، پیکر شهید توسط گروه تجسس پیکر های شهدا شناسایی شد و در قطعه شماره 1 گلزار شهدای بیرجند دفن شد. منزل شهید "علی فلکی" از شهدای کانون آیت الله عارفی مقصد دیگرمان بود. پدر و مادر شهید با ظاهری بی آلایش از قبل به استقبال ما آمده بودند. مادر شهید فلکی در این دیدار گفت: اولین بار در سن 14 سالگی به خاطر عشق به اسلام و امام (ره) به جبهه رفت و 4 ماه در آن جا حضور داشت. وی با اشاره به اینکه "علی" در عملیات رمضان و در منطقه شلمچه به شهادت رسید، یادآور شد: پیکر پاکش پس از 5 سال مفقودی، شناسایی و در گلزار شهدای بیرجند به خاک سپرده شد. و در انتهای این دیدارها باید تنها با خود نجوا کنیم به راستی " بعد از شهدا ما چه کردیم؟!"