کدخبر: ۳٦۲۲٤
۲٤ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۱٦
چاپ

ازدواج؛ اذن ولی یا رضایت دختر؟!

ازدواج؛ اذن ولی یا رضایت دختر؟!

بیرجندرسا-در جامعه امروزی و با شرایط کنونی، تعداد قابل توجهی از دختران هستند که خود به تنهایی عهده‌دار امور زندگی خویش‌اند و در زندگی مستقل یا خانوادگی‌شان،‌ از استقلال مالی و قدرت تصمیم‌گیری فردی برخوردارند و گاه به طور مستقیم یا غیرمستقیم عهده‌دار امور مالی و معنوی خود و خانواده‌اند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی بیرجندرسا به نقل از مهر خانه, در جامعه امروزی و با شرایط کنونی، تعداد قابل توجهی از دختران هستند که خود به تنهایی عهده‌دار امور زندگی خویش‌اند و در زندگی مستقل یا خانوادگی‌شان،‌ از استقلال مالی و قدرت تصمیم‌گیری فردی برخوردارند و گاه به طور مستقیم یا غیرمستقیم عهده‌دار امور مالی و معنوی خود و خانواده‌اند.

با این شرایط و با در نظر گرفتن چنین اسقتلال مالی و کاری و فکری‌ای، تصمیم‌گیری فردی دختر در امر ازدواج نه تنها غیرقابل باور و دور از ذهن نیست، که امری عادی و لازم نیز تلقی می‌شود؛ چراکه ازدواج نیز در کنار سایر برنامه‌ها و تصمیم‌گیری‌های زندگی، اتفاقی است نه چندان سخت.

از طرفی اسلام، نسبت به خانواده و ازدواج حساسیت خاصی دارد و نقش خانواده را در تأمین امنیت و سلامت افراد و جامعه و حفظ آن غیرقابل انکار می‌داند. از این‌رو، با هدف تضمین و تأمین سلامت زندگی افراد، شرایطی را برای تشکیل خانواده و انعقاد عقد ازدواج تعیین کرده است؛ شرایطی که گاه سهل است و گاه سخت،‌گاه قابل درک است و گاه غیرقابل درک.

لذا با توجه به دیدگاه و تأکید و حساسیت اسلام نسبت به ازدواج، نگاهی به احکام وارده در این زمینه و بررسی مجدد آنها خالی از فایده نخواهد بود.

دیدگاه فقها
دیدگاه‌های فقها در این موضوع را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد:
1-    استقلال رأی دختر
آنچه به نظر می‌رسد آنست که عرف امروز جامعه و تفکرات کنونی دختران، به دنبال اثبات این نظریه است. نظریه‌ای که نتیجه طبیعی استقلال دختران در بسیاری از زمینه‌ها و شئون زندگی است.

در میان فقها، افرادی مانند شهید اول (1) و علامه حلی (2) معتقدند که ولایت ولی بر دختر بالغه رشیده معنا ندارد و او مي‌تواند بدون اجازه ولي، ازدواج كند.

در این زمینه به دو دسته از ادله اشاره شده است:
الف- روایات
1. سعدان بن مسلم می‌گوید،‌ امام صادق (ع) فرمودند: «ازدواج با باكره بدون اذن پدرش اشكالي ندارد.» (3)

2. معتبره ابی مریم از امام صادق (ع): «زني كه اختيار امورش به‌ دست خودش است، هر وقت بخواهد، مي‌تواند ازدواج كند و اگر خواست، مي‌تواند برايش ولي قرار دهد (يعني اختيارش را به ولي واگذار كند).» (4)

3. معتبره أبی مریم از امام صادق (ع) که فرمودند: «دختر باكره‌اي كه پدر دارد، نبايد بدون اذن پدرش ازدواج كند. در ادامه فرمود: دختري كه مالك امر خويش باشد، هر وقت خواست، مي‌تواند ازدواج كند.» (5)

4. صحیحه فضلاء از امام باقر (ع) که فرمودند: «زني كه مالك نفس خود هست و جزو محجورين نيست، بدون اذن ولي مي‌تواند ازدواج كند.» (6)

5. ابن بريده از قول پدرش مي‌گويد: «دختري نزد پيامبر اكرم (ص) آمد و گفت: پدرم مرا به ازدواج پسربرادرش درآورده است تا به وسيله‌ من خساست و پستي‌اش را برطرف كند. پيامبر (ص) فرمود: امر به دست دختر است. پس دختر گفت: مي‌خواستم آنچه را پدرم انجام داده است، اجازه دهم، ولي مي‌خواهم زنان بدانند كه پدران در اين امر( ازدواج) دخالتي ندارند.» (7)

ب- اجماع
در میان فقها، سید مرتضی بر این موضوع ادعای اجماع کرده است. (8)

2-    استقلال رأی ولي
بر خلاف دسته قبل، عده‌ای دیگر از فقها، صحت ازدواج دختر بالغه رشیده را منوط به اذن ولی می‌دانند (9)، و برخی از ایشان حتی عقد بدون اذن پدر را باطل دانسته‌اند. (10)

استنادات و ادله‌ای که در این باب وجود دارد عبارتند از:

الف- روایات
برای این نظریه به روایاتی استناد می‌شود:
1. صحیحه محمد بن مسلم از امام باقر (ع) یا امام صادق (ع): «دختری که با پدر و مادرش زندگی می‌کند، نیازی به نظرخواهی از او نیست، او با وجود پدر اختیاری ندارد. و فرمودند: همه افراد باید از او نظرخواهی کنند جز پدر.» (11)

2. صحیحه عبدالله بن الصلت: «از امام رضا (ع) درباره دختر باکره پرسیدم: هنگامی‌که به عادت زنانه می‌رسد با وجود پدرش آیا اختیاری دارد؟ امام (ع) فرمودند: مادامی‌که ثیبه (بیوه) نگشته با وجود پدرش اختیاری ندارد.» (12)

3. موثقه فضل بن عبد الملک از امام صادق (ع) که فرمودند: «دختری که با پدر و مادرش زندگی می‌کند، هرگاه پدرش بخواهد او را شوهر دهد نیازی به نظرخواهی از او نیست؛ چراکه پدر به صلاح دختر آگاه‌تر است، اما برای شوهر دادن بیوه باید از او نظرخواهی کرد، هر چند با پدر و مادرش زندگی کند.» (13)

4. از امام كاظم (ع) سؤال شد كه آيا مرد مجاز است، دخترش را بدون اذن او به شوهر بدهد؟ فرمود: «بلي، براي دختر هيچ امري نيست، مگر اينكه زن باشد و قبلاً شوهر كرده باشد؛ در اين مورد، نكاح بدون نظرخواهي جايز نيست.» (14)

3-    اذن پدر و دختر؛‌ هر دو
در این میان نظر دیگری نیز وجود دارد و آن شرط بودن اجازه هر دو طرف است؛ يعني نه دختر به تنهايي قادر است ازدواج كند و نه ولي مي‌تواند بدون اجازه دختر، او را شوهر دهد.

به نظر می‌رسد جمع میان دو دسته روایات یادشده،‌ اقتضای این حکم را دارد. در این زمینه به چند روایت استناد شده است:‌
1. صحیحه ابن ابی یعفور از امام صادق (ع): «باكره‌هايي كه پدر دارند، بدون اذن پدرانشان ازدواج نكنند.» (15)

2. موثقه صفوان، عبدالرحمان در مورد ازدواج دخترش با فرزند برادرش با حضرت موسي بن جعفر (ع) مشورت كرد، حضرت فرمود: «اين كار را با اجازه دخترت انجام بده.» (16)

4- تفاوت قائل شدن میان ازدواج دایم و موقت
عده‌ای از فقها میان اذن ولی در ازدواج دایم و موقت تفاوت قایل شده‌اند. برخی، تنها ازدواج دایم را منوط به اذن ولی می‌دانند و برخی دیگر ازدواج موقت را.

نقد و بررسی اقوال
مسلماً هر کدام از این اقوال در پی ادله‌ای به دست آمده‌اند؛‌ از این‌رو بررسی ادله هر یک از اقوال و یافتن پاسخ مستند و مستدل‌تر، لازم به نظر می‌رسد.

در میان روایاتی که بر استقلال دختر در امر ازدواج دلالت دارد، تنها سه روایت است که از جهت سند و دلالت قابل استناد است، و در این بین تنها روایت سعدان بن مسلم است که ازدواج دختر را به طور مطلق بدون اذن ولی جایز می‌داند و در دو روایت دیگر، عدم اجازه ولی مشروط به آن است که دختر دارای درآمد مستقل باشد؛ به گونه‌ای که بتواند با اختیار خودش در اموالش تصرف کرده و به خرید و فروش و بخشیدن مال بپردازد و تمام امورش در اختیار و سلطه خودش باشد؛ چنین دختری در ازدواج نیز مستقل است و نیاز به اذن ولی ندارد. در واقع این روایات مخصص روایت مطلق سعدان بن مسلم و حتی روایاتی است که بر استقلال مطلق رأی پدر دلالت دارد.

از این‌رو، بر اساس روایات وارده و احکام منقوله از فقها، می‌توان گفت که دلیلی بر استقلال دختر باکره در ازدواج نداریم،‌ تا با روایات دال بر استقلال پدر تعارض داشته باشد، بلکه روایات مشروط هستند و روایات مطلق را تخصیص می‌زنند.

نظرات فقهای معاصر
نظرات ‌فقهای معاصر نیز در رسائل عملیه و استفائات، در پاسخ به این سؤال که در ازدواج (دائم یا موقت) دختر باکره‌ای که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص می‌دهد، اذن پدر شرط است یا نه؟ در راستای ادله بیان‌شده، به چند دسته کلی تقسیم می‌شود:‌

الف- اذن پدر لازم است. (17)

ب- بنابراحتیاط واجب اذن پدر لازم است. (18) بنابر توضیح برخی از فقها، بدون آن عقد صحيح ‏نيست؛ مگر آنكه ولی بعداً اجازه دهد. (19) برخی از فقها در این زمینه افزوده‌اند که بنابراحتیاط واجب اگر دختر متصدی امور زندگانی خویش نیز باشد، باید اجازه بگیرد. (20)

ج- تکلیفاً لازم است، یعنی اگر بدون اذن پدر عقد خوانده شود عقد صحیح است، ولی فردی که باید اجازه می‌گرفت و نگرفته، معصیت‌کار است. (21)

د- اذن پدر لازم نیست ولی خوب است رعایت شود. (22) برخی فقها در این مورد نکاتی را متذکر شده‌اند،‌ به عنوان مثال آیت‌الله نیکنام می‌گویند: درست است حکم اولی شریعت در مورد ازدواج دختر باکره، اذن پدر را لازم نمی‌داند، ولی در شرایط فعلی به دلیل فراگیرشدن فساد، این حکم اولی به حکم ثانوی تغییر می‌یابد و اذن پدر برای ازدواج دختر باکره شرط است و عقد بدون آن باطل است. (23) و یا گفته شده:‌ اگر دختر رشيده باشد؛ به صورتي‌كه خير و شر و صلاح وفساد خود را در حال و آینده تشخيص دهد و بتواند معاملات مهمه انجام دهد، اولى كسب اذن پدر است در صورت امكان. (24)

ه‍- درعقد دائم اذن لازم نیست، ولی در عقد موقت لازم است. (25)

با نگاهی به آراء فقها و مراجع تقلید در این باب و روایاتی که ذکر آن گذشت، آنچه مشهود و قابل استنباط است آنست که نظر اغلب فقها شرطیت اذن ولی در نکاح دختر است؛ این اذن از نظر برخی به نحو مطلق است و از نظر برخی دیگر از باب احتیاط واجب. ضرورت این امر به حدی است که حتی برخی از معاصرین با وجود لازم ندانستن اذن ولی، به حکم شرایط زمان آن را شرط دانسته‌اند.

قضاوت ناعادلانه و حکم‌دهی یک‌طرفه و احیای حقوق از دست رفته به قیمت افراط و نادیده گرفتن احکام، مشکلی است که امروزه به شدت با آن مواجهیم و مسئله پیش رو نیز یکی از این مسائل است. این در حالی است که بازنگری در احکام جامع اسلام مشکلات ما را به خوبی پاسخ‌گو خواهد بود. در موضوع مورد بحث نیز باید گفت، به همان نسبت که نمی‌توان منکر اذن ولی در امر ازدواج دختر شد، نمی‌توان نسبت به نظر دختر در این زمینه نیز بی‌تفاوت بود و رأی و نظر او را در این امر نادیده گرفت. درست به همین دلیل است که اکثر مراجع معتقدند در صورت مخالفت بی‌اساس پدر با ازدواج دختر، دیگر رضایت او شرط نیست. (26)

با این وجود، مقلدین هر یک از مراجع باید به فتوای مرجع خود در این زمینه مراجعه کنند.

نظرات

نظرات شما، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.